امیرسامامیرسام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

پسر ما امیرسام

17 ماهگی شیر مرد مامان

1393/2/22 23:34
نویسنده : مامي اميرسام
644 بازدید
اشتراک گذاری

مبارککککککککککککک مبارکککککککککککککککک      17 ماهگیت مبارکککککککککککککککککککککک

 

به به چقدر خوشحالم که شیرمرد من وارد 17 ماهگی شده تبریک می گم مامان جون بهت، با ورود به 17 ماهگی کارهای جدید و جالب و البته هیجان انگیز هم به بقیه کارهای قبلی شما اضافه شده 

مامانی کلا از وقتی موهاتو کوتاه کردیم کمی شیطونیات بیشتر شده البته کمی فقط ترسو

مامان جون یعنی از وقتی بلند میشی من باید دورادور مراقبت باشم کاملا بی صدا همه کاراتو میکنی ، در تمام اتاق ها و دستشویی هارو میتونی باز کنی از همه چیز میری بالا اگر هم نتونی بری بالا بالاخره یه راهی پیدا میکنی که به هدفت دست پیدا کنی 

سخت کوش ، کوشا، کنجکاو و ماجراجوی مامان بهترین صفاتی هست که میتونم برات به کار ببندم

مثلا یه دفعه ای میام می بینم روی صندلی رفتی وایستادی اینطوری

 

و یا اگه از خواب بلند شی و ببینی در دستشویی بازه خیلی شیک در توالت رو میزاری سر جاش میری روش وایمیستی و شیر دستشویی رو باز می کنی و شروع به شستن دستهات میکنی

یا اینطوری:

 

و یا اینطوری که این واقعا خطرناکه امیرساممممممممممممممممممترسو

 

 

در ضمن در این ماه و اگه بخوام دقیقتر بگم روز 21 اردیبهشت متوجه شدم که دو تا دندون آسیاب دیگه از فک پایین هم نوکش دراومده

 مبارکککککک باشه  صاحب 12 تا دندون شدی جیگر طلای مامان 

 

من متوجه شدم که عاشق خوردن کره هستی و صبح ها موقعی که میخوایم دوتایی باهم صبحانه بخوریم شما بسته کره رو از دست من میگیری و قالبی میزاری تو دهنت این کارت من یاد بچگی های خودم میندازه منم عاشق کره بودم و تکه های گنده کره رو میخوردمزبان

 

در ضمن مامی بلال هم خیلی دوست داری اینو یه روز تو پارک فهمیدم که یه آقاپسری دستش بلال بود و شما افتادی دنبالش که بلالشو بگیری و بخوری و بعدش من برات بلال گرفتم و میخوردی و میگفتی به به  ، فدات بشم شیرین زبونم

در ضمن از اواسط ماه پیش تا این ماه یک دوره از کلاسهای هنر خلاقیت رفتیم که فکر میکنم برای شما خیلی مفید بود چون یه سری شعر یاد گرفتیم و تونستیم که چندتا کاردستی باهمدیگه درست کنیم البته دوستای جدید هم پیدا کردیم

امیرسام در حال بازی کردن با اولین کاردستی مشترک مامی و امیرسام

ا

اینجا حیاط کلاس هست که قبل و بعد از کلاس بازی میکنی

 

 

 

 

اینجا با دوستات مشغول نقاشی با پاستل هستی 

هووو هووو هووو امیرسام سرخپوست وارد میشود کاردستی کلاه به اتفاق مامی و امیرسام پسرم چسب کاریاشو انجام داده ماشالله امیرسام ماشاللهتشویقتشویقتشویق

حباب بازی با دوستها بهترین قسمت کلاس بود خودت فوت میکردی و حباب درست میکردی خیلی دوست داشتی

پسندها (2)

نظرات (5)

خاله الی
25 اردیبهشت 93 11:35
وااااااااااااااااااایییییی این پسرمون چقد خطرناک شده دل مارو برده قند عسلللللل خيلييييي خاله الي كنجكاو و جسوررررر
آفاق مامان وندا
25 اردیبهشت 93 22:35
عزیزم آفرین به این کنجکاوی و سخت کوشی. پسر ناز و شیطون بلا ممنون افاق جون
مامان شیما
28 اردیبهشت 93 0:46
از قرار معلوم هر بچه ای موهاشو کوتاه کنه قلدر میشه.این پرهام منم همینطوریه .هر وقت رفت سلمونی کلی کارای خطرناک پشت بندش داریم.مامان امیر سام گل،من خواهرم چون اقامت دوبی دارن اصلا هیچی واسه پرهام از ایران نمی گیرم لیست میکنم کل وسایلشو زحمتشو می کشن.از سیسمونی تا الان.من جمله دمپایی ها.اما نمونه شو توی فروشگاه ایران کتان دیدم اره دقيقا شيما جون ممنون جواب دادي عزيزم
مریم
4 خرداد 93 15:45
باورم نمیشه امیر سام انقدر شیطون بلا باشهههههههههه باورت بشه مريم جون از ديوار راست ميره بلا پسر كنجكاو مامان
زهره (مامان آرتین)
15 خرداد 93 21:12
ای جونمممممممممممممممممم چقدر شیطوننننننننننننننننن شده این پسرک اره زهره جون پسر كنجكاوووووو