تو چقدر شيريني. به دلم ميشيني

 امیرسام موش می شود موششششششششششششششش موشششششششک من

شيرينم اميرسام

من هرچي از بامزگيت بگم كم گفتم الانا ديگه بيشتر حرفاي منو مي فهمي قشنگ، وقتي دارم باهات حرف مي زنم منو نگاه مي كني و وايميستي تا حرفم تموم بشه كاملا گوش ميدي.

هر بالشت و كوسنيو كه ببيني بدو بدو ميري و سرتو ميزاري روش و من بهت مي گم لالا ، و باز دوباره بلند ميشي و ميري بازي مي كني اگه دوباره بهت بگم لالا مياي و سرتو ميزاري روي بالش و ميگي مممممممممممم يعني لالا

بابا منوچهر براي دندونيت يه تاب خريده كه خيلي دوسش داري و من ميزارمت داخلش و تاب تاب عباسي ميكني بعدش كه تابه وايميسته خودتو تكون تكون ميدي يعني منو حول بدين يا ميگي ممممممممم عاشقتماااااااااا. خيلييييي دوست دارماااااااا 

مامان شهره هم برات يه ماشين گرفته كه از پشت ميشه حركتش داد و اونو هم خيلي دوست داري خودت مياي سمتش و كنارشو ميگيري و شروع ميكني به حركت دادنش و خودتم راه ميري باهاش خيلي بامزه اين كارو انجام ميدي

اما ديگه مامي نميتونه به كاراش برسه از دست شما وروجك ميخوام غذا درست كنم مياي پاهاي منو ميگيري تو اشپزخونه و دوست داري بغلت كنم تو پاركت ديگه كمتر ميموني و پاركتو از بيرون حركت ميدي ، ميز و صندلي اشپزخونرو مي چرخوني ، دوست داري از جاهاي صعب العبور ميري فدات بشم از لاي صندليا ميري بعد گير ميكني و شروع ميكني به نق زدنو گريه كردن ، كابينتا و كشوهاي اشپزخونه هم از دست شما در امان نيستن دائم اونارو باز و بسته ميكني و بعضي اوقات هم انگشتاي نازت لاش گير ميكنه و من دلم برات ضعف ميره پسركم.

ببین پسر گلم این وضعیت زندگی منه از دست شما وروجک  اما بازم عاشق کاراتم عشقم هر کاری دوست داری بکن پسرم

مامي يه توپ فوتبال كوچولو داري و خيلي دوسش داري ،  دو روزه كه وقتي ميگم اميرسام توپت كو؟ سرتو بر مي گردوني و دنبالش ميگردي و وقتي پيداش ميكني همينطوري نگاش ميكني يعني كه ايناهاش اينجاس ، و ميگم مامي توپتو بده به من و به من ميدي پسرم و ميگم حالا بگيرش و ميگيري ماشالله پسر باهوشم با بابا صبحها باي باي ميكني وقتي داره ميره سر كار عشق كوچولوم و وقتی هم صدای باز شدن در و می شنوی چهار دست و پا بدو بدو میایی و وقتی بابابرو می بینی کلی ذوق می کنی و میخوای بری بقلش الهی قوربونت برم مامانیم

اینم یه عکس از کرفس خوردنت که عاشق کرفس هستی و همه کرفس هارو یه سری بیرون می ریزی و دوباره همرو می ریزی توی ظرف