امیرسامامیرسام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

پسر ما امیرسام

يكسالگي و کارهاي جديدش

1392/11/15 17:11
نویسنده : مامي اميرسام
495 بازدید
اشتراک گذاری

 

پسر عزیزم خوشحالم که دارو وصف حالتو در دوران یکسالگیت می کنم خیلی خوشحالم از اینکه امیرسامم یکساله شده بعضی اوقات با خودم می گم یعنی واقعا امیرسام یکساله شده،یکسال چقدر زود گذشت مامی دلم برای تک تک روزهای گذشته از همین الان تنگ شده.

گل مامان خیلی بزرگ شدی و یه عالمه کارهای جدید انجام میدی

این عکسی که اینجا می بینی رو خیلی خیلی دوست دارم مامی عاشق تبلیغای تلویزیون هستی و تا اهنگاش پخش میشه شروع می کنی که رقصیدن و سرتو تکون می دادی اولا که نی ناینای می کردی ددوتا دستاتو به سمت چپ و راست می بردی اما الان دیگه دو تا دستاتو باز می کنی و از مچات شروع می کنی به چرخوندن و انگشتای دستاتم تکون میدی وقتی اینطوری می رقصی من هلاکت میشم قوربونت برم

پسر يكساله من در روز ١٣ اذر رفتيم براي زدن واكسن يكسالگيت خيلي نگران بودم كه برات سخت باشه استرسو خداي نكرده بعدش تب كني، اما خداروشكر همه چيز عالي پيش رفت لبخندو شما هم از اونجايي كه شير مرد ماماني خيلي قوي برخورد كردي و اصلا هم گريه نكردي و بعدش هم كه اومديم خونه كلي بازي كردي.

پسر نازم دو سه روز قبل از تولدت منو صدا كردي اول مَ مَ مَ بود اما حالا ديگه تبديل شده به ما ما ما مرسي مامان جون منم هي دارم حرفايي رو كه به زبون مياري رو هدفمند مي كنم كه يعني منظور شما از اين حرف اين بوده اميدوارم كه اين روش در اينده جواب بده،

غذاهاي انگشتي رو دوست داري و با دو تا انگشت كوچولوت غذا رو برميداري و ميزاري تو دهن خوشگلت پسرم هر وقت اينكارو ميكني من تشويقت مي كنم و برات دست مي زنم خودتم اينو فهميدي و وقتي اوليو ميزاري دست ميزني پسر باهوشم. پاپ كورن پنيري خيلي دوست داري و وقتي كمي كف دستم مي ريزم قشنگ بر ميداري و ميزاري تو دهنت و بعدش مي گي ممممممممم يعني بازم بده

جديدا اشاره مي كني و هر چيزي كه توجهتو بهش جلب مي كنه اشاره مي كني و مي گي ممممممم يعني اونجارو

هفته اي يكبار ميريم با هم play house و اونجا حسابي بازي مي كني، سرسره از اونورش ميري بالا خيلي بامزه ميشي وقتي اينكارو مي كني، با بچه ها ارتباط برقرار می کنی و تا می رسیم اونجا دوست دارسی سریع بری و با اسباب بازی ها بازی کنی حتی اجازه نمیدی من لباساتو دربیارم مامی

مامی ببین چطوری دوست داری از سرسر بری بالانیشخند

 

 

این خانوم کوچولوی بامزه یکی از دوستاته به نام بهار که همیشه باهم به همراه مامانش می ریم پلی هاوسو با هم و با بقیه بچه ها بازی می کنین

حالا ديگه ميري سر يخچال مامي و عاشق قسمتي هستي كه بطري هارو ميزارم و ميري يكي يكي بطري دوغ و ابغوره و ... بر ميداري اول كمي باهاشون حرف مي زني و بعدش كه حوصلتو سر بردن پرتشون مي كني يه طرفي . اميرسام عاشق شيشه ابليمو هستي اخه مامي من از دستت چيكار كنم قوربونت برم شيشه رو كج مي كني و سرشو ليس ميزني فدات بشم، بعدشم ياد گرفتي درشو برداري و درشو ليس بزني و بخوري البته یکبار هم از دستت افتاد و همه ابلیموها ریخت رو زمین منم هر چقدر بهت می گم که نباید برش داری گوشت به این حرفها بدهکار نیست و کار خودتو می کنی قوربونت برم

 

. مامي بايد بگم ديگه كابينتاي اشپزخونه از دستت در امان نيستن و دائم داري درشونو باز مي كني و هر چي دم دستت ميادو در مياري بيرون و باهاشون بازي مي كني به خصوص قابلمه ها همشون كج و كوله شدن همه کشوها و کابینت هارو بستیم از دستت و وقتی هم که می بینی درشون بستس عصبانی میشی مامی اخه چیکار کنیم چاره نداریم به خدا

 

بیبین با چه افتخاری هم به من نگاه می کنی اینگاری قله کوهو فتح کردی پسرک شیطونم

ببین چطوری رفتی تو ماشین لباسشویی شیطون بلا

عاشق جارو برقی هستی هر روز میری یه سری به کمدی که جارو برقی توش هست می زنی و یه ربعی باهاش سر گرمی صداشو در میاری تا در کمدشو باز می کنم و می گی هوووووووو

پسر نازم ميگي گا گا گا ، كو كو و يه سري حرفهاي با خودت ميزني كه من اصلا نمي فهمم مامي جونم دو دو دو هم به حرفات جدیدا اضافه شده 

دندونای پیشت در شرف ظاهر شدن هستن و کمی بد اخلاق و بهانه گیر شدی همش دنبال من میای و تا از کنارت بلند میشم ناراحت میشی و دوست داری بشینم پیشت، وقتی هم می رم دم سینک ظرفشویی میایی پای منو می گیری و باز غر می زنی که منو بقل کن 

پسر دوردونه من دیگه قشنگ مسافتای طولانی رو راه میری اما یه کوچولو هنوز می ترسی و محافظه کاری که مبادا بیوفتی اخه مامی وقتی میوفتی ناراحت میشی و تحمل شکست خوردن رو نداری اما من بهت می گم عیبی نداره دوباره تلاش کن شما میتونی پسرم

اینها هم یه سری عکس که خیلی دوسشون دارم

این یکی از کلاه هایی هست که برات سفارش دادم و بافتن

امیر سامی و سیبش

این مت بازیتو باباجون برات خریده و خیلی باهاش بازی میکنی و دوسش داری

    اینجا حاج خانوم شدی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مریم مامی رَسپینا
2 بهمن 92 2:38
نهال جو ن امیر سام خیلی بامزه است خیلی لباساشم خیلی بهش میاد من دوستش دارم خیلی زیاد ایشالا همیشه خوش و خرم باشید مرسي مريم عزيز خيلي لطف داري چشمات قشنگ مي بينن
محدثه
11 بهمن 92 23:18
الهییی قربون این خنده هات یعنی عااااشق این پوزیشنتم
زهره مامان بهار
5 اسفند 92 1:33
عزیز شیطون بلای من.... قربون شیطونیات.... اونجا که رفته رو روروک میخنده دل منو برده قند عسل مرسی خاله زهره مهربون هم من و هم امیرسام شمارو و بهار خوشگلو کلی دوست داریم